stubborn love [9]
همینجور امدم بیام تو آشپز خونه که یهو از دیدن یه همچین چیزی شک کردم که چشمام داره درست کار میکنه
*(^الیا ٪ اَلِکس و $آرمین برادرای الیا )*
$صبح بخیر!
^صبح تو هم بخیر
٪خوب خوابیدی؟
^آ....آره یه جورایی
الان اینجا چه خبر ؟ دوتا تون دقیقااا تو آشپز خونه چیکار میکنید؟
$صبحونه درست میکنیم
^آها!
چرا یهو مهربون شدید؟
٪مهربون بودیم (با یه نیش خند)
$بشینید تا من تخم مرغا رو آماده کنم
الیا:
منو الکس نشستیم سر میز که آرمین بیاد که الکس گفت
٪خوب چی شد؟
^چی،چی شد؟
(آرمین تخم مرغ و گذاشت رومیز)
$منظورش اینه که میری سر قرار یا نه؟
فکراتو کردی؟
^با شما دوتام خوب گوش کنید
اولا اینکه کوک فقط بهترین دوستمه
دوما این اون قراری که شما فکر میکنید نیست فقط یه بیرون رفتنه دوستانس
سوما بعد شیفتم تو بیمارستان میرم
٪چی میشه اگه فقط دوست نباشید؟
^منظورت چیه؟
$وایسا الان گفتی میر ی دیگه درسته؟
^اره میرم
$یسسسس
^خیله خوب پاشید
پاشید برید دانشگاه دیرتون میشه
٪باشه
$وقتی از قرار برگشتی بهمون میگی چی شد دیگه نه؟
^باشه میگم !
برو دیرتون شد
٪$خدافظ
^خدافظ مراقب باشید خوب!
٪$باشه
*(و در بسته شد)*
الیا:
یه نفس عمیق
الان...... من.....چطوری بعد شیفتم خسته پاشم برم بیروووون
اوکی من میتونم از پسش بر میام
چند مین بعد
آماده شدم و رفتم مطب
درو باز کردم دوتا مریض نشته بودن رو صندلی سلام کردم و رفتم طرف خانم مینسو
^سلام مینسو شی فقط مرض همین دو نفر هستن؟
_سلام ،
چند نفر دیگه هم هستن چون چند ساعت دیگه نوبتشون هست دیر تر میان
و یه نفر هم تو اتاقه
^اها
ممنون
در اتاقو باز کردم و
#Bts
#army
*(^الیا ٪ اَلِکس و $آرمین برادرای الیا )*
$صبح بخیر!
^صبح تو هم بخیر
٪خوب خوابیدی؟
^آ....آره یه جورایی
الان اینجا چه خبر ؟ دوتا تون دقیقااا تو آشپز خونه چیکار میکنید؟
$صبحونه درست میکنیم
^آها!
چرا یهو مهربون شدید؟
٪مهربون بودیم (با یه نیش خند)
$بشینید تا من تخم مرغا رو آماده کنم
الیا:
منو الکس نشستیم سر میز که آرمین بیاد که الکس گفت
٪خوب چی شد؟
^چی،چی شد؟
(آرمین تخم مرغ و گذاشت رومیز)
$منظورش اینه که میری سر قرار یا نه؟
فکراتو کردی؟
^با شما دوتام خوب گوش کنید
اولا اینکه کوک فقط بهترین دوستمه
دوما این اون قراری که شما فکر میکنید نیست فقط یه بیرون رفتنه دوستانس
سوما بعد شیفتم تو بیمارستان میرم
٪چی میشه اگه فقط دوست نباشید؟
^منظورت چیه؟
$وایسا الان گفتی میر ی دیگه درسته؟
^اره میرم
$یسسسس
^خیله خوب پاشید
پاشید برید دانشگاه دیرتون میشه
٪باشه
$وقتی از قرار برگشتی بهمون میگی چی شد دیگه نه؟
^باشه میگم !
برو دیرتون شد
٪$خدافظ
^خدافظ مراقب باشید خوب!
٪$باشه
*(و در بسته شد)*
الیا:
یه نفس عمیق
الان...... من.....چطوری بعد شیفتم خسته پاشم برم بیروووون
اوکی من میتونم از پسش بر میام
چند مین بعد
آماده شدم و رفتم مطب
درو باز کردم دوتا مریض نشته بودن رو صندلی سلام کردم و رفتم طرف خانم مینسو
^سلام مینسو شی فقط مرض همین دو نفر هستن؟
_سلام ،
چند نفر دیگه هم هستن چون چند ساعت دیگه نوبتشون هست دیر تر میان
و یه نفر هم تو اتاقه
^اها
ممنون
در اتاقو باز کردم و
#Bts
#army
۲.۴k
۰۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.